ﯾﮑـﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘـﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨـﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﯼ ﺟﻤﻠﻪ :
" ﮔﺮ ﺻﺒﺮ ﮐﻨﯽ ﺯ ﻏﻮﺭﻩ ﺣﻠﻮﺍ ﺳﺎﺯﻡ " ﺭﻭ ﺑﯿﺎﺭﻥ
ﭼﺎﺭ ﮐﯿﻠﻮ ﻏﻮﺭﻩ ﺑﺪﻡ ﺩﺳﺘﺶ
ﻫﻤﻪ ﻫــــﻢ ﺻﺒﺮ ﮐﻨﻦ، ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﺣﻠـﻮﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻪ ؛
ﺑﻌﺪ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﯾﮓُ ﺑﮑﻨﻢ ﺗﻮ ﺣﻠﻘﺶ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﺎﺧﺘﻨﺶ ﮐﺼـﺎﻓـﻂ :|
ابا هیکل
بابا عینک قشنگ
بابا سیبیل
بابا اصلا تو آخرشی
فقط خواستم بگم که من عاشق اون "خودکار کوبیت" شدم!
قاضي به غضنفر :
چرا 8 نفر رو با ماشين زير گرفتي كشتي ؟
غضنفر : والله اقاي قاضي تو سرازيري با 150 تا سرعت داشتم ميرفتم
يهو ديدم روبروم بن بسته ،
سمت چپ 1 نفر وايساده بود ، سمت راست 7 نفر ،
گفتم جهنم ماشين رو بگيرم سمت چپ باز يه نفرو زير بگيرم بهتر از 7 نفره
اقا من ماشينو گرفتم سمت اون يه نفر ،
اونم فرار كرد به سمت 7 نفر، منم دنبالش .....
جوک ۹۲ | جک ۹۲
مش عبدالله بقالی سر کوچمون به جز ریال و تومن چند واحد پول دیگه هم داره
رنگارنگ ، آدامس شیک و چسب زخم …
جوک ۹۲ | جک ۹۲
دوستم اس ام اس داده : تو واسه امتحان فردا خوندی؟
جواب دادم : نه کار داشتم نرسیدم . تو چی خوندی؟
جواب دوستم : نه دیگه من هر وقت نمی خونم بهت مسیج میدم که تو هم بگی نخوندم خیالم راحت شه!
جوک ۹۲ | جک ۹۲
قبول داری هیچی به اندازه داشتن یک رفیق زشت و درب و داغون تر از خودت بهت اعتماد به نفس نمی ده
جوک ۹۲ | جک ۹۲
دیدین بعضی ها تا می شینن رو چمن ها شروع می کنن به کندن چمن ها
اینا یه غیر از کودک درون یه بز درونم دارن !
جوک ۹۲ | جک ۹۲
بزرگ ترین هیجان زندگیم زمانیه که می خوام تک زنگمو نگیرن
یعنی تا مرز سکته میرم و برمی گردم !!!
جوک ۹۲ | جک ۹۲
رفیقم وسط دانشگاه دستش تو دماغشه
یه ساعت بهش زل زدم بلکم خجالت بکشه
برگشته به من می گه ممد تو برو من کارم تموم شد میام !!!
من حداقل 15 حقیقت رو راجع به شما میدونم:
1.الان توی اینترنتی
2. الان توی پی سی هستی
3. یک انسان هستی{-42-}
4.الان داری پست منو میخونی
5.تو نمیتونی با زبون بیرون بگی ژ
7.الان داری امتحان میکنی
8.الان خنده ات گرفت
9.اصلا ندیدی که عدد 6 رو جا انداخته ام
10. الان چک کردی ببینی واقعا جا انداختم عدد 6 رو یا نه
11. الان باز خندیدی
12. نمیدونی که من یه عدد رو هم چند بار نوشتم
13. الان چک کردی ببینی کدومه
14. پیداش نکردی و داری فحشم میدی
15. ولی نمیدونی که منم دارم به تو میخندم چون منظورم عدد 1 بود که 7 بار تا الان نوشتم
رفتم میوه بخورم یه پرتقال برداشتم پوست کردم دیدم پوستش خیلی نرمه فهمیدم نارنگیه 3 ساعت بعد رفتم یه نارنگی برداشتم پوستش با دست کنده نمیشد با چاقو کندم دیدم پرتقاله 2 ساعت بعد یه پرتغال برداشتم خوردم خیلی تلخ بود فهمیدم نارنجه. 3 ساعت بعد یه لیمو شیرین برداشتم پوست کردم دیدم پرتقاله.دیگه داشتم نا امید می شدم که از خوردن میوه شانس ندارم.رفتم سنیچ خوردم.
خوبه مو های تو چاه حمومو جای کیوی نخوردم.
من:
میوه ها:
چاقو:
فیسابرس:
مورچه پشت خونمون داره گندم می خوره:
همسایمون دسشویه:
می دونین بزرگ ترین میوه جهان چیه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ادامه
امروز خواستم برم افق...
دیدم فیلتره :| :|
هزار بار گفتم میرین اونجا کاراتون شرعی باشه :|
حالا من کدوم گوری محو شم؟ :|
خسته و کوفته اومدم خونه داداشم رو در پذیرایی یادداشت گذاشته یه نوشته گذاشتم تو اتاقت برو بردار... رفتم تو اتاق دیدم نوشته سرت کلاه گذاشتم یادداشت اصلی پشت همون برگه ایه که رو در بود... رفتم یادداشت رو درو کندم پشتش نوشته یه یادداشت تو یخچاله زیر ظرف میوه ها... منم حرصم گرفت بدون توجه به یادداشت یه نیمرو درست کردم و خوردم...بعد ناهار یادداشت زیر ظرف میوه رو خوندم دیدم نوشته ما رفتیم خونه خاله اما مامان برات پیتزا که دوست داری درست کرده گذاشته تو فر...اما اگه نیمرو خوردی دیگه پرخوری نکن بذار اومدم باهم میخوریم... خداوکیلی من سرم رو کجا بکوبم با این داداش؟
سلام من محمد هستم این وبلاگ اوقات شادی را برای شما به وجود می آورد. قبل از این که ثبت نام کنید قوانین رو بخونید هر چند که نخونده تیکشو میزنید که قبول کردید. این وبلاگ سرتاسر خنده هست از مطالبش بگیییییییر تاااااااااا قوانینش.